مجموع نظرات: ۰
جمعه ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۰
۰ نفر

عاطفه صبور: ۱۷ خرداد سال ۹۶ هم به تاریخ پر حادثه این کشور پیوست. روزی که در میان روزمرگی و آرامش همیشگی به یکباره صدای گلوله‌های پی درپی از جانب خانه ملت شنیده شد.خبر، حمله تروریستی داعش به مجلس شورای اسلامی بود.

satyar

satyar

همه نگاه‌ها به رسانه‌ها بود و فضای مجازی لحظه به لحظه خبر این حادثه را گزارش می‌دادند. در همه این کشمکش‌های خبری، ناگهان انتشار یک عکس از نجات کودکی در ساختمان مجلس در فضای مجازی سوالی را در ذهن همه به وجود آورد.
علت وجود چنین بچه کوچکی در مجلس شورای اسلامی چه بوده است....

ساتیار امامی که سالهاست همه نام او را به عنوان عکاس خبری می‌شناسند برای پاسخ به این سوال، و تاثیر یک فریم عکس بر تمامی رسانه‌های خارجی و داخلی مستند «شرح یک عکس» را کلید زد... مستندی که به گفته کارگردانش، هدف از ساخت این فیلم بیان واقعیت امروز دنیاست. واقعیتی که تاثیری که عکس در روند اتفاقات پیش رو دارد هیچ ابزار رسانه‌ای ندارد...

  • چرا تصمیم گرفتید که به جای عکاسی فیلم مستندی روایت‌گونه از یک حادثه تاریخی و بحرانی بسازید؟

اخرین فریم یکی از عکاسان خبری جرقه ساخت این مستند شد. عکسی از نجات یک پسر بچه از پنجره ساختمان مجلس توسط نیروهای امنیتی که توانست در عرض چند دقیقه فضای مجازی و خبری ایران و رسانه های خارجی را پر کرد.
قصه عماد را در روز حادثه مجلس از طریق دوستم که در مجلس کار می کند و آن روزدرگیر نجات یک کودک بودند شنیدم.بچه ای که به همراه مادرش آن روز از گرگان به تهران و مجلس برای درخ‌است کمک آمده بود.
من آن زمان دبیر عکس روزنامه همشهری بودم و آن اتفاق را به دبیر حوادث همشهری گزارش دادم و داستان این بچه را برایشان توضیح دادم.

  • مراحل تولید این مستند چقدر زمان برد؟

آن بچه از شهری دیگر به همراه مادرش برای دوای درمانش و درخواست کمک از نمایندگان مجلس به تهران آمده بود.عکس عماد مهمترین حاشیه اتفاق تروریستی مجلس بود که توانست عکس یک بسیاری از رسانه های خارجی شود. از فردای این اتفاق و شنیدن داستان عماد تحقیق و پژوهش را شروع کردم و حدود ۵ ماه درگیر تولید آن بودم .

  • می‌شود گفت این مستند نگاهی انتقادی به نوع شرایط عکاسی خبری در ایران هم هست؟

عکس آخرین فریم یکی از عکاسان خبری بود. زیرا با حکم دادستان دستور توقف عکاسی داده شد و عکاسان دیگر عکاسی نمی کردند.با شنیدن این موضوع بسیار ناراحت شدم. تا کی باید شاهد چنین دستوراتی باشیم.وقتی بحرانی اتفاق می افتد همه درآن درگیر می شوند و از نیروهای حرفه ای خود استفاده می کنند. رسانه ها نیز در این لحظات مهم از فرستادن نیروهای مبتدی خود جلوگیری و عکاسان کار بلد را اعزام می کنند. این نیروها می دانند باید احتیاط لازم را داشته باشند و حفظ جانشان را باید در اولویت قرار دهند. باید حکومت و نیروهای امنیتی و دادستانی به انها اعتماد کنند. این دستورات غیر حرفه ای در رسانه اذیت کننده است.

  • هدفتان بیشتر روایت بخش مهمی از تاریخ بود یا نشان دادن اهمیت عکس در دنیای امروز؟

این مستند هم روایت است و هم بیانی از حقیقتی که رخ داد .شاید در غالب مستند تاثیر بیشتری بگذارد.
این فیلم ساخته شد که بگوییم تصویر چقدر مهم است و می تواند کمک کند. حتی بر حضور آن هایی که جلوی کار رسانه را برای ثبت تصویر می گیرند می تواند تاثیر بگذارد.من در این مستند هم از همکاران و هم صنفی هایم دفاع کردم هم از نیروهای امنیتی. همه این ها باهم دست به دست هم دادند برای خلق صحنه نجات کودکی که توانست نماد انسانیت در دنیا شود.
این تصویر در روند درمان عماد همه چیز را جلو انداخت.قبل از این اتفاق و عکس، کسی به بیماری و درمان عماد توجه زیادی نمی کرد. آن تصویر اما بهانه ای شد برای اینکه بگوییم از رسانه غفلت نکنیم و از حضور آن در مواقع بحران نترسیم. رسانه هم نمی تواند فعالیت سیستم و نیروهای امنیتی را نشان دهد هم حواشی به وجود امده از آن اتفاق را.هدفم روایت تاریخ نبوده است زیرا اگر صرف بیان این حادثه بود یک رپرتاژ محسوب می شد و واقعه ای درام در آن جایی نداشت. در این روایت هیچ اشاره ای به داعش هم نشد تنها موضوع روایت عماد و تاثیر عکس در اتفاقات مهم دنیا توسط هم صنفی هایم و با وجود کوتاهی های موجود بود

  • دلیل انتخاب رسانه‌های خارجی برای عکس مربوطه به نظرتان چیست.

تمامی رسانه ها برای درج خبر حادثه تروریستی مجلس این عکس را انتخاب کردند.زیرا این عکس مملو از نگاه انسانی و اخلاقی بود.اگر تنها عکسی از مبارزات آن روز بود انقدر اهمیت نداشت و کانون توجه قرار نمی گرفت.

  • صحنه‌ای هست که در ذهنتان بگویید کاش آن را هم در فیلم داشتم؟

دوست داشتم سکانس دیدن سربازی که عماد را نجات داد همراه با گفت و گو هم در فیلم باشد که هرچه تلاش کردیم بخاطر مسائل امنیتی این اجازه را ندادند.دوست داشتم می‌دانستم حس آن سرباز هنگام نجات کودک چگونه بوده است و به چه چیز در آن لحظه فکر می کرده.زیرا این عکس دو وجه داشت یکی عکاسی که آن را عکس گرفت و دیگری سربازی که آن را نجات داد. متاسفانه اجازه گفت و گو با اورا نداند. ما برای گفت و گو با کارمندان مجلس نیز با سختی های زیادی مواجه شدیم بطوریکه من بخشی از فیلم را ساختم و به انها نشان دادم و پس از تماشای آن به من اجازه فیلمبرداری و گفتگو با کارمندان و شاهدان داده شد.همان روزی که برای فیلمبرداری به مجلس رفتیم،عماد و خانواده اش نیز با دکترلاریجانی وقت ملاقات داشتند که بهترین فرصت برای فیلمبرداری ازآن صحنه به من داده شد و لحظه کوتاهی نیز حضور سرباز امینتی که یاد آور شوم او شخصیت پنهان فیلم است. دوست داشتم با وزیر بهداشت دکتر هاشمی نیز گفت و گو می‌کردم و به او می گفتم حتما باید چنین عکس‌هایی ببینید تا به فکر بیفتید.که متاسفانه وقت ملاقات به بنده ندادند. فیلم من کمکی به حل مشکلات عماد نکرده است. اما سعی کردم میزان تاثیر عکس را در این مستند ثبت کنم.

  • برخی منتقدین اظهار می‌کنند که برخی قسمت‌های روایت تکراری و خسته کننده‌اند. و نباید کارگردان این لحظات را کش می‌داد. موافق این انتقاد هستید؟

من به اندازه تصاویر بکری که داشتم حرفم را زدم.از تصاویر آرشیوی زیادی استفاده نکردم و برخی از صحنه‌ها توسط دوربین تصویربرداری همکارانم در مجلس گرفته شده.تمام این صحنه ها به فیلم من کمک کرد. مخاطب باید ماهیت بحران را حس کند هنگام دیدن این صحنه ها.نمی شود فقط دیالوگ باشد. هم تصویر هم بحران به کمک هم در فیلم می آیند.بخشی از نقدهایی که به طولانی بودن مصاحبه با عکاس ها شده است را می پذیرم. اما هم صنفی هایم برایم مهم بودند.می خواستم حرف آنها زده شود. هنگام نمایش فیلم در جشنواره حقیقت از افراد عام در رابطه با طولانی بودن این مصاحبه ها سوال کردم که هیچکدام گله ای از آن نداشتند و برایشان شنیدن داستان عکس از زبان عکاس ها جالب بود.

  • به نظرتان میزان تاثیر عکس در جامعه بیشتر است یا یک فیلم مستند.

با غرور و قطعیت می‌گویم میزان تاثیر عکس بیشتر از تاثیر یک فیلم است. با توجه به دنیای رسانه‌ای این روزها یک تصویر می‌تواند در کسری از ثانیه منتشر و تاثیر خود را بگذارد.اما نمایش فیلم شرایط خاص خود را می طلبد. باید رسانه ای وجود داشته باشد مانند سینما که بتواند آن را نمایش دهد.عکس حتی از خبر هم مهمتر است زیرا برشی از واقعیت است.

  • تجربه عکاسی در ساخت مستند چقدر کمک کننده است؟

در روایت، جست و جو و تحقیق، عکاسی و مستند خیلی به هم نزدیک هستند . می گویند عکاسی مادر سینماست . من چون سال ها کار خبری کرده ام میدانم مواجهه با لحظات خاص و مهم در احظه اتفاق می افتد. در روایت فیلم خودم بسیاری از سکانس ها هیچ گونه دکوپاژی نداشت و هیچ برنامه ای هم برای گرفتن برخی تصویرها نداشتم.زیرا بسیاری از لحظات در فیلم مستند همان لحظه اتفاق و جرقه اش به ذهن می رسد.

دنیای مستند بی ارتباط با عالم عکاسی نیست.در عکاسی تصویر و نهایتا کپشن مورد استفاده قرار می گیرد. اما در مستند ابزارهای زیادی مانند افکت موسیقی تدوین کارکردانی و ... به کمک بیان و ساخت فیلم می کنند.دوست داشتم اولین تجربه مستند خود را مانند عکاسی هایم همه کاره خودم باشم و از نیروهای دبگر استفاده کمتری کنم.

  • راز ماندگاری یک عکس یا یک فیلم را در چه می‌دانید؟

بنظر من راز ماندگاری یک اثر دیده شدن آن است. ماندگاری زمانی رخ می دهد که مخاطب آن اور را ببیند. من برای فیلم خودم حرفی داشتم که آن را زدم و حالا باید دید در اکران هنر و تجربه چه بازخوردی خواهد داشت.

کد خبر 412560

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha